در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است