میخواستم بیای با گلای انار
برات کوچهها رو چراغون کنم
یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
بار بربندید آهنگ سفر دارد حسین
نیّت رفتن در آغوش خطر دارد حسین
سلام ای طبیب طبیبان سلام
سلام ای غریب غریبان سلام
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
برپا شدهست در دل من خیمهٔ غمی
جانم! چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی!
دور تا دور حوض خانهٔ ما
پوکههای گلوله گل دادهست
چکیدۀ گل رخسار مصطفی زهراست
عصارۀ نفحات خوش خدا زهراست
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید