سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
ای قوم به حج آمده در خویش نپایید
از خود بهدرآیید که مهمان خدایید
دل را به نور عشق صفا میدهد نماز
جان را به ياد دوست جلا میدهد نماز
بهار آمد بهار من نیامد
گل آمد گلعذار من نیامد