ای آسمان به راز و نیازت نیازمند
آه ای زمین به سوز و گدازت نیازمند
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
در جام دیده اشک عزا موج میزند
در صحن سینه شور و نوا موج میزند
با آن که آبدیدۀ دریای طاقتیم
آتش گرفتهایم که غرق خجالتیم