تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است