ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند