عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
هنوز ماتم زنهای خونجگر شده را
هنوز داغ پدرهای بیپسر شده را
زمین از برگ، برگ از باد، باد از رود، رود از ماه
روایت کردهاند اردیبهشتی میرسد از راه
ما را نمانده است دگر وقت گفتگو
تا درد خویش با تو بگوییم موبهمو