شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

اباالایتام

ندارن تاب و قرار ندارن صبر و شکیب
يتيما منتظرن برسه مرد غریب

ندارن قوتی به جز گریه برای سحری
تا سحر منتظرن اما چرا نیست خبری
از آقایی که نگاش بود پُرِ مهرِ پدری

حالا دیگه آروم آروم، داره می‌شه معلوم
اون آقای مظلوم، مولا علی بوده
یار یتیمای معصوم، حامی واسه محروم
اون آقای مظلوم، مولا علی بوده

اباالایتامه مولا مولا
نور چشمامه مولا مولا
آخه آقامه مولا مولا

 «یا علی مولا، مولا مولا»