آیینه حیدر

در هوای وصل جانان است بی‌تاب این قمر
تشنۀ دیدار یار است از همه او تشنه‌تر

ساقی کوثر حسین، میدان می‌رود
شبه پیغمبر حسین، میدان می‌رود
علیِ اکبر حسین، می‌خوانَد رجز
علیِ اکبر حسین، میدان می‌رود

اَنا عَلِیُّ بنُ الحُسینُ بنُ عَلِیٍّ
اَنا عَلِیُّ بنُ الحُسینُ بنُ عَلِیٍّ

نَحنُ و بیتُ اللهِ اَولی بالنَّبِیِّ
مِن شَبَثٍ و شَمَرٍ ذاکَ الدَّنِیّ(۱)

علی اکبرم، یل نام‌آورم
یل دشمن‌شکن منم نوۀ حیدرم

«علیُ یا علی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کوفیان گفتند پیغمبر به میدان آمده
یا که نه آیینۀ حیدر به میدان آمده

یل نام‌آور حسین، میدان آمده
همۀ لشکر حسین، میدان آمده
علیِ اکبر حسین، می‌خوانَد رجز
علیِ اکبر حسین، میدان آمده

اَضرِبُکُم بِالسَّیفِ حَتّی یَنثَنی
ضَربُ غُلامٍ هاشِمیٍّ عَلَوِیٍّ

و لا اَزالُ الیومَ اَحمی اَبی
تااللهِ لا یَحکُمُ فینا اِبنُ الدَّعِیّ(۲)

منم و ذوالفقار، من و این کارزار
کارتان چیست بین معرکه غیر از فرار
«علیُ یا علی»

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱.من علی پسر حسین پسر علی(علیهم‌السلام) هستم.
به خانۀ خدا سوگند که ما به نبی(صلوات‌الله‌علیه‌وآله) نزدیک‌تر و اولی هستیم تا شبث و شمر فرومایه.
۲.آنقدر با شمشیر به شما می‌زنم تا شمشیر تاب بردارد؛ شمشیر زدن جوان هاشمی علوی.
به خدا قسم پیوسته امروز از پدرم حمایت می‌کنم تا فرزند زنازاده در میان ما حکومت نکند.