شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

آیه‌های صبر

دیدن یک مرد گاهی کار طوفان می‌کند
لحظه‌ای تردید چشمت را پشیمان می‌کند

مرد گاهی قدبلند و خوش‌بیان و شوخ نیست
مرد گاهی چهره‌اش را نیز پنهان می‌کند

گاه او را می‌ستایند و نمی‌دانند اوست
گاه بعضی‌ها که می‌پرسند کتمان می‌کند

گاه‌گاهی می‌روم با «مرد» هم‌دردی کنم
اشتیاقم را به یک لبخند مهمان می‌کند

از پسرهایش که می‌پرسم جوابش ساده است:
«انتخاب مردها را عشق آسان می‌کند»

اولی بی‌سر که برمی‌گشت خیلی شکر کرد
شکر نعمت نیز نعمت را فراوان می‌کند

دومی مفقود شد، رو کرد سمت سومی...
مرد گاهی درد را با درد درمان می‌کند...

آیه‌های صبر از عمق نگاهش خواندنی‌ست
مرد با آرامشش تفسیر قرآن می‌کند

زل بزن در چشم او! اعجاز را باور کنی
لحظه‌ای تردید چشمت را پشیمان می‌کند