شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

بی‌نام و نشان‌ها

بستند حجله در میان آسمان‌ها
با خون سربازان ما رنگین‌کمان‌ها

روی دل ما داغی و بر شانهٔ ماست،
باری به سنگینی تابوت جوان‌ها

عمری‌ست در این خاک پیدا می‌کند عشق
نام‌آوری را بین بی‌نام و نشان‌ها

اِنَّا فَتَحْنَاخوان به میدان می‌رود تا
هم بگذرد از خویش، هم از هفت‌خوان‌ها

نقش است بر دل نقشه‌های عاشقانه
بی‌حدّ و بی‌مرز است عشق مرزبان‌ها..

در ادعای کذب خود ماندیم و رفتند
یاران صادق در تنور امتحان‌ها

ما راویان رودهای بی‌قراریم
دنباله دارد شعرها و داستان‌ها