شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

شمشیرِ دعا

سپر ز گریه و شمشیر از دعا دارد
مَلَک به سجدۀ او رشکِ اقتدا دارد

حقوق را چه کسی مثل او ادا کرده؟
نماز را چه کسی مثل او به پا دارد؟

اگر به مصلحتی چند روز بیمار است
برای هر چه که درد است او دوا دارد

مدیح حضرت سجاد هر چه بنویسند
قسم به شعر فرزدق، هنوز جا دارد

بپرسد از حجرالاسود از ولایت او
هر آن کسی که به سجاد، شک روا دارد

علی‌ست اسم و علی رسم او، بپرس از شب
که زخم شانۀ او ریشه در کجا دارد؟

بپرس کوچه به کوچه کدام شب‌گرد است
که سفره‌های یتیمان از او غذا دارد..

فدای آن لب خشکی که لحظۀ افطار
به اشک، روضۀ عطشان کربلا دارد

رسول کرب‌وبلا، وارث حسین چه گفت؟
که بعد خطبۀ او دشمنش عزا دارد