شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

طبیب را ببرید

به نسخه نیست نیازی طبیب را ببرید
برای مرگ علی دست بر دعا ببرید

نیاز نیست مداوا کنید زخم مرا
بر آن مریض خرابه‌نشین دوا ببرید

اگر بناست تسلی دهید بر دل من
برای قاتل سنگین دلم غذا ببرید

دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده
کمک کنید مرا در خرابه‌ها ببرید

جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان
شبانه، مخفی و آرام و بی‌صدا ببرید

سلام گرم مرا در خرابه‌ها دل شب
بر آن یتیم که خوابیده بی‌غذا ببرید

به ملک خویش ز بیگانگان غریب‌ترم
مرا به دیدن یاران آشنا ببرید

سلام من به شما ای فرشتگان خدا
به نزد فاطمه با خود مرا شما ببرید