شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

مژدۀ آزادی

مانده ز فهم تو دلم بی‌نصیب
معجزۀ عشق، غرور غریب

نام تو را بردم و قلبم شکست
مثل شهیدان تو غریبی، غریب

بیرق افراشتۀ زخم تو
حادثه‌ای پر ز فراز و نشیب

می‌وزد از خاک تو بوی بهشت
بوی خدا، بوی ظفر، بوی سیب

خاک تو سر منزل مقصود عشق
ای وطن عشق! نداری رقیب

قلب زمین، قبلۀ خون، قاف زخم!
معجزۀ سرخ! عجیبی، عجیب

مژدۀ آزادی تو، دلنواز
خندۀ پیروزی تو، دلفریب

باز بخوان سورۀ «اَلنّازِعات»
باز بخوان آیۀ «اَمَّن یُجیب»

خُرّم و سرسبز بمان تا ابد
ای وطن چلچله‌های نجیب

فتح تو یک معجزۀ روشن است
«نَصرُ مِنَ الله وَ فَتحٌ قَریب»