شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
چه گویمت که چها کرد در نبرد، حسین؟
فقط خداست که داند چهکار کرد حسین
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده