ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
آهسته میآید صدا: انگشترم آنجاست!
این هم کمی از چفیهام... بال و پرم آنجاست
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست
از دید ما هر چند مشتی استخوان هستید
خونید و در رگهای این دنیا روان هستید