کسی از شعر، از توصیف از اندیشه آن سوتر
کسی از دیگران برتر کسی دیگرتر از دیگر
سالها شهر در اعماق سیاهی سخت است
روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است
روایت است که هارون به دجله کاخی ساخت
به وجد و عشرت و شادی خویشتن پرداخت
گفتم از کوه بگویم قدمم میلرزد
از تو دم میزنم اما قلمم میلرزد
ای بهشتِ قُربِ احمد، فاطمه!
لیلةالقدر محمد، فاطمه!