دید خود را در کنار نور و نار
با خدا و با هوا، در گیر و دار
ای تن و جانت سپر هر بلا
کوفۀ تو قطعهای از کربلا
امشب حرم خدا حرم شد
از مقدم یار محترم شد
سلام ما به تو، ای هاجر چهار ذبیح
درود ما به تو، ای مریم چهار مسیح...
آینه با آینه شد روبهروی
خوش بود آیینهها را گفتوگوی
تو کیستی که عقل مجنون توست
عشق به تو عاشق و مدیون توست
ای بهشت آرزوهای علی
ای دو چشمت دین و دنیای علی
باز به من راه سخن باز شد
طایر اندیشه به پرواز شد