آيينهای و برايت آه آوردم
در محضر تو دلی سياه آوردم
دشمن که به حنجر تو خنجر بگذاشت
خاموش، طنین نای تو میپنداشت
هر چند قدش خمیده، امّا برپاست
چندیست نیارمیده، امّا برپاست
گر زنده دلی مرام تکریم بگیر
ور مرده دلی مجلس ترحیم بگیر
ای دوست ز رحمت، دلِ آگاهم ده
در ماه دعا سیرِ الی اللّهم ده