سامرا امشب ز شبهای دگر زیباتری
در جلال و در شرف اُمّ القرای دیگری
تا بر بسیط سبز چمن پا گذاشتهست
دستش بهار را به تماشا گذاشتهست
جلوۀ روی تو در آینه تا پیدا شد
عشق، بیحُسن تو در خاطره، ناپیدا شد
عرض حاجت با تو دارم یا امام عسکری
ای خدایت داده بر خلق دو عالم برتری
اگرچه غايبى، امّا حضورِ تو پيداست
چه غيبتىست؟ كه عطرِ عبور تو پيداست
گلخندهای که مهر به ماه خدا کند
از پای روز، حلقۀ شب را جدا کند