به واژهای نکشیدهست منّت از جوهر
خطی که ساخته باشد مُرکّب از باور
نشست یک دو سه خطّی مرا نصیحت کرد
مرا چو دوست به راه درست دعوت کرد
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده
ولی مسیر من و او به هم نیفتاده
میان بارش بارانی از ستاره رسید
اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید