آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
از فرّ مقدم شه دین، ختم اوصیا
آفاق، با بَها شد و ایّام، با صفا
مادر سلام حال غریبت چگونه است؟
مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره میزنند... مریضی شفا گرفت