به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را