به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی
آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را