یک روز شبیه ابرها گریانم
یک روز چنان شکوفهها خندانم
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی
آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را