خونت سبب وحدت و آگاهی شد
این خون جریان ساخت، جهان راهی شد
باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
علی زره که بپوشد، همینکه راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها