ای لوای تو برافراشته بر قلّۀ نور
کرده نور رُخَت از پردۀ ابهام، عبور
باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها