زخم ارثیست که در سینۀ ایرانیهاست
کشورم پر شده از داغ سلیمانیهاست
سوختی پیشتر از آن که به پایان برسی
نه به پایان، که به خورشیدِ درخشان برسی
بر مزاری نشست و پیدا شد
حس پنهان مادر و فرزند
فتنه اینبار هم از شام به راه افتادهست
کفر در هیئت اسلام به راه افتادهست