شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید
کیست این حنجرۀ زخمیِ تنها مانده؟
آن که با چاه در این برهه هم آوا مانده
آمیخته چون روح در آب و گل ماست
همواره مقیم دل ناقابل ماست