بعید نیست غمت همچنان شهید بگیرد
بگیرد و همه جا باز بوی عید بگیرد
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،
هزار کاسه از این باغ رو به سوی تو دارد
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی