سلام روح بلندِ گذشته از کم دنیا!
تو ای مسافر بدرود گفته با غم دنیا
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را