گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد
در مأذنه گلبانگ اذان پیدا شد
آثار بهار بیخزان پیدا شد
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را