فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
میداد نسيم سحری بوی تنت را
از باد شنيدم خبر آمدنت را