گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم
چشم امّید به فردای فلسطین داریم
مهمان ضیافت خطر هیچ نداشت
آنگاه که میرفت سفر هیچ نداشت
خونین پَر و بالیم؛ خدایا! بپذیر
هرچند شکستهایم، ما را بپذیر
عشق تو در تمامی عالم زبانزد است
بیعشق، حال و روز زمین و زمان بد است
گفتند از شراب تو میخانهها به هم
خُمها به وقت خوردن پیمانهها به هم
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
آیینه و آب، حاصل یاد شماست
آمیزۀ درد و داغ، همزاد شماست