فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
الا ای چشمۀ نور خدا در خاکِ ظلمانی
زمین با نور اخلاق تو میگردد چراغانی
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید