گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم
چشم امّید به فردای فلسطین داریم
سبکبالان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
عشق تو در تمامی عالم زبانزد است
بیعشق، حال و روز زمین و زمان بد است
گفتند از شراب تو میخانهها به هم
خُمها به وقت خوردن پیمانهها به هم
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
خدایا، تمام مرا میبرند
کجا میبرندم، کجا میبرند؟