شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم