صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس
این آستان كه هست فلك سایهافكنش
خورشید شبنمیست به گلبرگ گلشنش