صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
آن سوی حصار را ببینیم ای کاش
آن باغ بهار را ببینیم ای کاش
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است