از کار تو تا که سر درآورد بهشت
خون از مژگان تر درآورد بهشت
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
کمتر کسیست در غم من، انجمن کند
از من سخن بیاورد، از من سخن کند
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
دوباره بوی خوش مشک ناب میآید
شمیم توست که با آب و تاب میآید
شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند
صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند
گفتم چگونه از همه برتر بخوانمت
آمد ندا حبیبۀ داور بخوانمت