میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم
قسم به عطر غریبی که میرسد به مشامم
دست من یک لحظه هم از مرقدت کوتاه نیست
هرکسی راهش بیفتد سمت تو گمراه نیست
علی بود و همراز او فاطمه
و گلهای روییده در باغشان
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد