جان داد که در امان ببیند ما را
خالی کند از یزیدیان دنیا را
حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد
سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
در حجم قنوتها دعا تعطیل است
یاد از تو - غریب آشنا! - تعطیل است
علی بود و همراز او فاطمه
و گلهای روییده در باغشان
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری