سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
كوی امید و كعبۀ احرار، كربلاست
معراج عشق و مطلع انوار، كربلاست
ای سفیر صبح! نور از لامکان آوردهای
بر حصار شب دمی آتشفشان آوردهای
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری