شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
او هست ولی نگاهِ باطل از ماست
دیوارِ بلندِ در مقابل از ماست
خورشید، گرمِ دلبری از روی نیزهها
لبخند میزند سَری از روی نیزهها
فتنه اینبار هم از شام به راه افتادهست
کفر در هیئت اسلام به راه افتادهست
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها