هميشه بازی دنيا همين نمیماند
بساط غصب در آن سرزمين نمیماند
چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
از لحظۀ پابوس، بهتر، هيچ حالی نيست
شيرينیِ اين لحظهها در هر وصالی نيست
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست