توفیق اگر دلیل راهت باشد
یا پند دهندهای گواهت باشد
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
با خلق اگرچه زندگی شیرین است
ای دوست! طریق سربلندی این است
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
مگذار اسیر اشک و آهت باشیم
در حسرت یک گوشه نگاهت باشیم
در بادیه، گام تا خداوند بزن
خود را به رضای دوست، پیوند بزن
از دوست اگر دوست تمنا نکنی
این پنجره را به روی خود وانکنی