اگر مجال گریزت به خانه هم باشد
برای اینکه نمیرد حیات، میمانی
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
عمری به فکر مردمان شهر بودی
اما کسی حالا به فکر مادرت نیست
به دست شعلههای شمع دادم دامن خود را
مگر ثابت کنم پروانهمسلک بودن خود را
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند