چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد
خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما