لبریزم از واژه اما بستهست گویا زبانم
حرفی ندارم بگویم، شعری ندارم بخوانم
با اینکه نبض پنجره در دست ماه نیست
امشب جهان به چشم اتاقم سیاه نیست
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
چشم دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنیست آن بینی