آهن شدهایم و دلمان سنگ شده
دلسنگی ما بی تو هماهنگ شده
کو یک نفر که یاد دلِ خستگان کند؟
یا لا اقل حکایت ما را بیان کند...
خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد
اول قدم آن است جگر داشته باشد...
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم